دانلود آزمون سنجش اعتقادات دینی (زارع و امین پور، 1389) (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
نمونه معرفی ، اجرا، نمره گذاری و تفسیر آزمون سنجش اعتقادات دینی (زارع و امین پور، ۱۳۸۹)
آزمون سنجش اعتقادات دینی (زارع و امین پور، ۱۳۸۹)
مقدمه دین و مذهب ارکان اصلی فرهنگ هر ملتی است که جامعه را هدایت و انسجام میبخشد عاصمی(۱۳۸۵) تاریخ نشان میدهد که دین ورزی قدمتی بسیار طولانی دارد. چنانکه مطالعات باستان شناسان و انسان شناسان نشان داده اند، مذهب جزء لاینفک زندگی بشری در تمام اعصار بوده است احمدی) و همکاران، ۱۳۸۵) آشنایی انسان با مفهوم دین و مذهب بسیار قدیمیتر از مفاهیم علمیروان شناسی بهداشت روانی و دیگر دانشهای بشری است که سعی در شناخت بهتر ویژگی های جسمیو روحی او دارند انسان کوشیده است با درک بهتر و آشنایی با توانایی های بالفعل و بالقوه انسان در رفع مشکلات و نابسامانی های جسم و جان او اقدام کند و موجبات رفاه، پیشرفت و رشد وی را فراهم آورد.
کاربرد آزمونهای روانی
از نظر فلاسفه الهی و روان شناسان دین ،باور سرچشمه دین گرایی انسان عقل و فطرت اوست، زیرا در نخستین مراحل آگاهی خویش از واقعیت خود و اشیای پیرامون خود آگاه میشود و رابطه خود را با اشیاء و رابطة فيما بين اشياء را درک میکند و این ادراک اندیشه نیازمندی عمومیو واقعیتهایی را که شناخته است پدید میآورد و از این رهگذر ذهن او متوجه موجودی میشود که برآورنده نیاز سایر موجودات است (علامه طباطبایی، ۱۳۶۴ به نقل از جعفری و صدری (۱۳۸۷) باورهای دینی مجموعه رفتارها، باورها و نگرشهای مرتبط با اصول دین فروع دین و دیگر حیطه های مرتبط با مذهب است. مذهب به مجموعه ای از جهان بینیها و ایدئولوژهایی اطلاق میشود که تلقین آنها میتواند شیوه زندگی فرد را تعیین کند باورهای دینی به معنای خاص همیشه باورهای مشترک جماعت معینی هستند که از گرویدن به آن باورها و عمل کردن به مناسک همراه با آنها به خود میباشند.
تمام نظام های اعتقادی مجموعه ای از تفسیرهایی هستند که به سؤال های بی شمار انسان دربارۀ خود و دیگران پاسخ میگویند و تردیدهای او را درباره ناشناخته ها برطرف میسازند. در یک جامعه دینی افراد میکوشند براساس باورهایشان رفتار کنند. اعتقاد به باورها و عمل به آنها میتواند بر شیوه زندگی فردی و اجتماعی آنان تأثیر گذار باشد. دین حقیقتی است که در جنبه ها و ابعاد گوناگون زندگی انسان حضور جدی و قابل توجهی دارد. دین هم جزو نهاد بشر است یعنی جزو خواسته های فطری و عاطفی بشر است و هم از لحاظ تأمین نیازها و خواسته های بشری مقامیرا دارد که جانشین ندارد. دین و مذهب یکی از اساسی ترین و مهمترین نهادهایی است که جامعه بشری به خود دیده است به طوری که هیچگاه بشر خارج از این پدیده زیست نکرده و دامن از آن بر نکشیده است. دین به اندازه ای غنی و فراگیر و پیچیده است که جنبه های مختلف و متفاوت آن برای دیدگاهها و نگرشهای مختلف به گونه ای متفاوت جلوه میکند. اما آن چه مهم میباشد این است که هیچ دوره ای در تاریخ بشر خالی از اعتقادات دینی نبوده است.
آزمون سنجش اعتقادات دینی زارع و امین پور(1390)
اعتقادات و باورهای دینی از سرمایههای مهم و ریشهای هر انسانی است که او را از خطرات حفاظت کرده و از آلوده شدن به گناهان نیز جلوگیری میکند. همچنین رشد و بالندگی انسانها و جوامع در عرصههای گوناگون، مرهون اعتقادات و باورهای مستحکم دینی است. با بررسی عوامل پیروزی و شکست مسلمانان در تمام عصرها از صدر اسلام تاکنون، میتوان پی برد که مهمترین عامل پیروزیها، استحکام اعتقادات و باورها و مهمترین عامل شکست و نابودیشان، سست شدن اعتقادات و باورهای آنان بوده است. ایمان و عقیده دینی هر فردی محرک و جهتدهنده او در همه یا بخشی از عملکردهای روزانه زندگی اوست و این امر اختصاص به حوزه تکالیف دینی ندارد، بلکه تمامیجنبهها و ابعاد زندگی او را از برخورد با خود، خانواده، خویشاوندان و کلیه انسانها در بر میگیرد. آزمون سنجش اعتقادات دینی توسط زارع و امین پور(1390) براساس مبانی نظری حوزه های دینی و برای سنجش اعتقادات دینی افراد تهیه شد. از 26 سؤال تشکیل شده است و 3 عامل مشارکت دینی، پایبندی به اعتقادات دینی و رعایت مسایل شرعی را مورد سنجش قرار میدهد. آزمون را میتوان بر روی افرادی که به بلوغ عقلی و دینی رسیده باشند اجرا کرد.
پایایی و روایی
اعتبار آزمون توسط سازندگان با استفاده از روش آلفای کرونباخ اعتبار آزمون برای عامل اول 91/0، عامل دوم 83/0، عامل سوم 78/ و کل آزمون 94/0 گزارش شده است.
روایی آزمون
برای بررسی روایی آزمون از روایی محتوایی و روایی سازه استفاده شدهاست.
روایی محتوایی به منظور بررسی روایی محتوایی آزمون، بعد از گردآوری منابع و متون مرتبط با حوزههای دینی و اعتقادات دینی و تدوین سؤال ها و تأیید آنها توسط اساتید حوزه معارف اسلامیو بعد از حذف سؤال های نامرتبط، 26 سؤال برای فرم نهایی آزمون باقی ماند.
روایی سازه: برای بررسی روایی سازه آزمون از روش تحلیل عاملی و از میان آن چرخش واریماکس استفاده شد. براین اساس به ترتیب بیشترین بار عاملی 3 عامل مطابق جدول ذیل از آزمون استخراج و نام گذاری شده اند مقدار واریانس تبیین شده توسط این 3عامل، 82/49 درصد واریانس کل آزمون میباشد. ضریب همبستگی به دست آمده بین عامل های آزمون بین 59/0 تا 79/0 به دست آمد.
عامل های تشکیل دهنده آزمون اعتقادات دینینام عاملمقدار واریانس تبیین شدهمشارکت دینی141/22پایبند به اعتقادات دینی2/15رعایت مسایل شرعی48/12کل آزمون (اعتقادات دینی)82/49
نمره گذاری آزمون
در تمامیسؤال ها به گزینه های خیلی زیاد، زیاد، کم، خیلی کم و اصلاً به ترتیب نمره4، 3، 2، 1 و 0 داده میشود. برای بدست آوردن نمره ی کل نمره ی همهی عبارات با هم جمع میشود. حداقل نمره برای کل آزمون 0 و حداکثر آن 104است. نمره بالا در این آزمون نشان دهنده اعتقادات دینی بالا و نمره پایین نشان دهنده اعتقادات دینی پایین است. کسانی که به بیش از 3 سؤال پاسخ ندهند پاسخ نامه آنها قابل اصلاح و نمره گذاری نخواهد بود. برای بدست آوردن نمره ی هر یک از عامل نمره ی گویه های مربوط به آن عامل مطابق جدول زیر با هم جمع میشود.
تعداد عبارت و عبارات مربوط عامل های تشکیل دهنده آزمون اعتقادات دینینام عاملتعداد عبارتعبارات مربوطهمشارکت دینی1111-1پایبند به اعتقادات دینی718-12رعایت مسایل شرعی826-19کل آزمون( اعتقادات دینی)26همه ی عبارات
میتوان مطابق جدول ذیل از هنجار مقوله ای برای اعتقادت دینی استفاده کرد.
هنجار مقوله ای عامل های آزمون سنجش اعتقادات دینینام عاملبالامتوسطپایینمشارکت دینیبیش از 3216 الی 32کم تر از 16پایبند به اعتقادات دینیبیش از 2411 الی 24کم تر از 11رعایت مسایل شرعیبیش از2616 الی 26کم تر از 16کل آزمون(اعتقادات دینی)بیش از 8254 الی 82کم تر از 53
سوالات پرسشنامه
پاسخگوی عزیز با عرض سلام
اين پرسشنامه براي تعيين و مشخص كردن وضعیت اعتقادات دینی شما تدوين شده است. لطفاَ هر عبارت را به دقت بخوانید و در جلوی هر یک از جملات، گزینه ای که به بهترین شکل، روحیات شما را توصیف میکند علامت بزنید. لطفاً هيچ عبارتی را بدون جواب نگذارید چون براي نمره گذاري صحيح باید به همه ی عبارات ها جواب داده شود.
عبارتخیلی زیادزیادکمخیلی کماصلاً1- دوستان خود را از میان افراد دیندار و باایمان انتخاب میکنم.2- تمایل دارم که در محل زندگی ام مکان هایی برای انجام فرایض دینی و مذهبی وجود داشته باشد.3- فراد دیندار را الگوی رفتار خویش قرار میدهم.4- دوستان و اطرافیان خود را به عنوان فردی پایبند به اعتقادات دینی میشناسم. 5- دیگران را به کارهای نیک و خداپسندانه دعوت میکنم. 6- برای انجام فرایض دینی و مذهبی .... وقت صرف میکنم. 7- از افرادی که به برنامه دینی اعتقاد ندارند، بیزارم. 8- از مشارکت در بحث های دینی لذت میبرم.9- اعتقادات دینی در نحوه پوشش و آرایش ظاهری من تأثیر دارد. 10- به دوستی با دوستان خدا علاقمند هستم. 11- دیدن افراد در حین انجام فرایض دینی در روحیه من تأثیر مثبت دارد.12- به وجود بهشت و جهنم و عذاب و پاداش عقیده دارم.13- افراد با ایمان را دوست دارم.14- به طور کلی عملکرد و اخلاق و زندگی افراد متدین را مثبت ارزیابی میکنم.15- عامل به دستورات دینی را عامل سعادت و خوشبختی انسان ها میدانم.16- انجام دادن امور دینی..... در آرامش روانی من تأثیر مثبت دارد.17- با افراد دیندار احساس راحتی میکنم.18- پایبندی به اعتقادات دینی در زندگی اجتماعی من تأثیر مثبت دارد.19- از نگاه حرام به نامحرم، پرهیز میکنم.20- به عهد و پیمان خود وفادار هستم. 21- از تجاوز به حقوق دیگران پرهیز میکنم.22- از انجام اعمال خلاف شرع پرهیز میکنم.23- در هنگام مواجهه شدن با جنس مخالف، حدود شرعی را مراعات میکنم.24- ارضاء تمایلات جنسی را در چارچوب مقررات دینی میپذیرم.25- از دستورات پدر و مادرم اطاعت میکنم.26- در صورتی که مرتکب گناه شوم شدیداً احساس پشیمانی میکنم.
پاسخنامه
سوالخیلی زیادزیادکمخیلی کمسوالخیلی زیادزیادکمخیلی کم1✓14✓2✓15✓3✓16✓4✓17✓5✓18✓6✓19✓7✓20✓8✓21✓9✓22✓10✓23✓11✓24✓12✓25✓13✓26✓
تحلیل پاسخها
مجموع نمرات پاسخهای مصاحبهشومنده، 75 بود که نشاندهندهی میزان متوسط مصاحبهشونده است.
دین گریزی این فرد میتواند دلایل زیر را داشتهباشد:
1 – روشهای نادرست تربیتی پیش از تولد و دوران کودکی:
تربیت از ارکان مهم و اساسی سعادت بشر است؛ تحقق خوشبختیها و بدبختیهای جسمی و روانی هر فرد، خانواده و ملتی بستگی مستقیم به نوع تربیت از هنگام طفولیت دارد. نمیتوان تعیین سرنوشت فرزندان را به دست قضا و قدر سپرد. بسیاری از والدین فکر میکنند خوشبختی یا بدبختی کودک مربوط به سرنوشت اوست؛ در حالی که حقیقت سعادت و شقاوت آیندهی هر فردی، به کیفیت پرورش او بستگی دارد و این کار بزرگ بر عهدهی پدر و مادر است. پدر و مادر انسانساز و کمالآفرینند.
تربیت انسان یک سرمایهگذاری ابدی است که باید از همان زمان تصمیم به تشکیل زندگی مشترک و برقراری پیوند ازدواج با انتخابی بهجا و شایسته مورد توجه کامل قرار گیرد. در مورد حقوق فرزندان بر والدین، احادیثی از سوی اولیای دین ذکر شده است؛ از جمله:«کسانی که زحمت تربیت فرزند صالح را بر خود هموار نماید، درهای رحمت حق را در دنیا و آخرت به روی خود باز کردهاند و همان فرزند صالح و شایسته، شفیع آنها در روز محشر خواهد شد.» (انصاریان، 1373، ج6، ص509) در مقابل آنان که توجهی به تربیت معنوی فرزند ندارند و از او تنها موجودی مادیگرا میسازند، منفور خدا و مستحق عذاب الیم و رنج روز قیامتاند: «فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَلَا ذَ?لِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ».
2 – ضعف عقیدتی:
در قرآن کریم انسانها صدها بار با تعابیر مختلف «یعقلون و تعقلون» به تفکر و تأمل دعوت شدهاند. در عصر حاضر که مردم از رشد فکری مناسب برخوردارند، ممکن نیست مسیر زندگی را بدون پشتوانهی علمی و عقلی بپذیرند؛ خصوصاً جوانان که از سطح علمی بالایی نیز برخوردارند. در اسلام توصیه شده، قبل از اینکه دیگران راه بازگشت از مذهب را به جوانان بیاموزند، شما اذهان آنها را با حقایق مکتب آشنا کنید.به همین خاطر است که حضرت ابی عبدالله(ع) میفرمایند: «بادروا احداثکم بالحدیث قبل ان یسبقکم الیهم المرحبه؛ احادیث اسلامی را به نوجوانان خود بیاموزید قبل از آنکه مخالفین گمراه به شما پیشی گیرند و سخنان نادرست خویش را در ضمیر پاک آنان جای دهند.»
جوانان چون با دنیا و پدیدههای آن آشنا میشوند، مجهولات بسیاری در ذهنشان به وجود میآید و باید آنها را با تفکر در آفرینش انسان و جهان، فلسفه و هدف زندگی آشنا کرد. جوانان مشتاقند پایهی فکری و اعتقادی چیزی را که نظام اجتماعی در جامعه بهوجود آورده، بهدست آورند و از قوانین فراوانی که نظام در انتظار املاکردن آن از ناحیهی دین است، آگاه شوند.
باید با شبهات ذهنی جوانان، برخوردی متفکرانه و کارشناسانه شود، زیرا دشمن در صدد شبههپراکنی است. برای مجاهدت علیه دشمن لازم است کارشناسان دین و مبلغان اسلامی با بیان و منطق درست و محکم به تشریح افکار اسلامی و تبیین مواضع اسلامی بپردازند و این کار را بهعنوان وظیفهای بسیار مهم و خطیر در نظر بگیرند.
اصناف دینداری سه دستهاند: 1. دینداری مصلحتاندیش، که همان هدایت عامه و پیروی از امر و نهیهای دین است؛ 2. دینداری معرفتاندیش، که اطلاع و دینداری تفصیلی محققانه است؛ 3. دینداری عارفانهی معرفتاندیش، که همان هدایت خاصه، غرقشدن عاشق در معشوق؛ و در نتیجه چرخش شخصیتی و شرکت جستن در تجربههای پیامبرانه است.
جوانان هنگامی که دینداری از جنس نوع اول داشته باشند دچار تزلزل میگردند؛ زیرا ویژگی این نوع دینداری، اهل تقلید بودن است. لذا باید آنها را به سوی دینداری نوع دوم سوق داد که با محوریت عقل نظری و بر اساس تحقیق و شک عالمانه نه جزم جاهلانه شکل میگیرد و از سطح عامیانهی دین درگذشته و از درک تازهتری از دین برخوردار میشوند.
3 – عدم بهرهگیری از الگوهای مناسب:
رفتار و برخورد مربیان و والدین بر افکار، رفتار و حتی روحیات و شخصیت جوانان بسیار تأثیر دارد. بنابر نظر روانشناسان، یکی از ویژگیهای حتمی انسان، الگوپذیری است که در غالب افراد شناسایی شده و نقش زیادی در شکلگیری شخصیت انسانها دارد. آنچه به عنوان آفت جدی برای جوانان مطرح است، تقلید از افراد نامناسب است. در صورتی که روشنگری اساسی صورت نگیرد، جوانان به جای اینکه استعدادهای خود را شکوفا کنند، دائماً به شبیهسازی خود با دیگران مشغول میشوند. شاید حضرت علی(ع) با این هدف میفرمایند: «بیخردی است که انسان از هر صدایی تبعیت کند و با هر نسیمی به سمتی حرکت نماید.»
هرگاه در مقام ارشاد، گفتار با رفتار هماهنگ شود، کاربرد و تأثیر تبلیغ افزایش مییابد؛ زیرا زبان عمل به مراتب گویاتر از زبان گفتار است. دعوتکنندهای که قول و عملش هماهنگی لازم را ندارد، نه تنها شخصیت خویش را در ذهن مخاطبانش شکسته، بلکه نصایحش نیز تأثیری بر روان شنونده نخواهد گذاشت. جهت ارائهی الگوی صحیح به جوانان باید نکاتی را در نظر داشت:
الف) به همراه بردن نوجوانان به مجالسی که الگوهای موفق را دعوت کردهاند؛ و معرفی کتابهایی که علاوه بر جذابیت نوشتاری، شامل الگوهای مناسب هستند. البته این را هم باید در نظر داشت که برتریهای مورد توجه جوانان شامل؛ برتریهای جسمی مثل ورزشکاران؛ برتری تیپ و قیافه در مدهای مختلف؛ برتری علمی در علما و دانشمندان؛ برتری حماسی چون شهدا و قهرمانان جبههها؛ و برتریهای معنوی و عرفانی در عرفا و صلحا، میشود.
ب) تشویق به برقراری رابطه با علما و اندیشمندان، همانطور که لقمان حکیم این پند را به پسرش داد.
ج) شخصیتسازی برای ارائهی الگو؛ والدین و مربیان باید بکوشند با رفع کاستیها صلاحیت لازم برای الگو بودن را به دست آورند. والدین نباید تظاهر به دینداری غیرواقعی کنند. امام باقر(ع) در سخنی با این مضمون میفرمایند: «یحفظ الاطفال بصلاح آبائهم؛ فرزندان بشر با صلاحیت اخلاقی پدران خود از خطر انحراف مصون میمانند.»
4 – تعلیم مذهب آمیخته با خرافهها:
قرنهای متمادی است که سراسر کرهی زمین را شرک و عقاید باطل به نام مذهب، اشغال کرده است. برخی بر اثر نادانی، به آن عقاید باطل گرویده و تمایل فطری مذهبی خود را با همان اعتقادات غیرصحیح ارضا کردهاند. جمعی برای یافتن مذهب راه مجاهده و تحقیق را در پیش گرفته و سرانجام تغییر مذهب دادهاند. بعضی هم تمایل فطری ایمانی خود را سرکوب کرده و اساساً از زیر بار مذهب شانه خالی کردهاند.
5 – عدم تنظیم درست روابط اجتماعی و گرایش به دوستان نامناسب:
انسطلبی از گرایشهای ذاتی انسان است. همه انسانها با کسانی که در زمینهای مادی یا معنوی دارای نقاط مشترکاند، طرح دوستی میریزند. پیامبر(ص) میفرمایند: «المرء علی دین خلیله فلینظر احدکم من یخالل؛ هر انسانی در روشهای دینی از رفیق خود پیروی میکند، بنابراین هر یک از شما در انتخاب رفیق خود دقت کافی را مبذول بدارد.» امام علی(ع) نیز میفرمایند: «صحبهُ الولی اللبیب حیاه الروح؛ همنشینی با دوست خردمند، روح را زنده میکند.» (نهجالبلاغه، ح38) ایشان فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی(ع) را از دوستی با افراد نادان، بخیل، فاسق و دروغگو برحذر میداشت.
6 – برچسب خوردن و تحقیرشدن:
گاهی جوانان از مذهبی دست میکشند و یا علیه آن میایستند، بدان خاطر که از فرد یا گروهی و به نام مذهب برچسب خوردهاند. محبت به دیگران و رابطهی دوستانه با انسانهای مورد نظر، زمینهی هدایتپذیری را در طرف مقابل کاملاً به وجود میآورد، زیرا هنگامی که اصلاح و ارشاد، با پشتوانهی دوستی و محبت در ذهن مخاطب ایجاد شود، زمینهی روحی از هر جهت برای هدایت فراهم میگردد. باید از انتقاد غیرمنطقی، تحقیر و اهانت به شخصیت جوانان و نیز ملامت بیرویهی آنها خودداری کرد.
7–خامی عقل و فکر:
جوانان به علت ناپختگی فکر و اندیشه تحت تأثیر افکار دیگرانند و به سادگی از منطقی به منطق دیگر کشانده میشوند. افراد با تجربه باید با برخوردی خاکی، و خالی از تکلف موجبات جذب جوانان به سوی خود جهت ارائهی مشاوره به آنها را فراهم سازند.
8 – سختیهای دینداری در دنیای متجدد:
مسلمین جوان، اعم از اینکه در کشوری اسلامی یا غیراسلامی باشند، بیشترین تأثیر از دنیای متجدد را، از راه «شیوهی زندگی جدید» میپذیرند. شیوهی زندگی جدید، که در حد خود بیانگر فلسفهای خاص نیز هست، به مراتب بیشتر از ایدئولوژیهای جدید، بر جوانان مسلمان تأثیر میگذارد. مسألهی مهم دیگر زندگی صنعتی است. این امر نوظهور که صاحب اختیار تمام جریانات زندگی است؛ خواه ناخواه طرز تفکر جوانان را در اختیار میگیرد. آنان نیز اگر به سعادت خود علاقه دارند؛ در عین بهرهمندی از پیشرفت غرب، باید از گناهان و ناپاکیهایش برحذر باشند و خود را به عوارض شوم گناهان مبتلا نکنند. برای مقابله با این مسأله میتوان راههایی را به کار برد:
الف) معرفی افرادی که با وجود مشکلات و درگیری با مسائل مختلف، دین خود را حفظ، بلکه تعالی بخشیدهاند؛ مانند: پیامبر(ص) و امامان(ع)، حضرت ابراهیم(ع)، حضرت یوسف(ع) و... .
ب) آشنایی کامل نسبت به وضع زمان: اگر کسی به وضع زمان خود آشنا باشد، امور مشتبه ناگهان بر سرش نمیریزد که یک مرتبه دست و پای خود را گم کند و نتواند قوای خود را و فکر خودش را جمع و جور کند و راه حلی بیابد. (مطهری، 1369، 207) در روایات آمده است که بچههایتان را تربیت کنید به غیر آن طوری که خودتان هستید. امام علی(ع) فرمود: «لا تقسروا اولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون بزمان غیر زمانکم؛ فرزندان خود را بر آداب خود مجبور مسازید که آنها برای زمانی غیر از عصر شما، آفریده شدهاند.»
9 – اعمال سختگیری و تکلف در مسائل دینی و تحمیل عقاید:
والدینی که بدون در نظر گرفتن شرایط حساس جوانی و القای غیراصولی مفاهیم دینی سعی در تحمیل عقاید خود به جوانان دارند، قطعاً جوان خود را دچار تعارضاتی در انتخاب الگو در مبانی دینی کردهاند. پیامبر(ص) میفرمایند: «الهوا و العبوا فانی اکره ان یری فی دینکم غلظه؛ در برنامهی روزانهی خود به تفریح و بازی هم بپردازید که من خوش نمیدارم در دین شما خشونت و سختگیری دیده شود.»
10 – عدم اعتماد به جوانان در مسئولیتهای اجتماعی:
بها ندادن به جوانان با فرض کم تجربگی آنها یکی از اسباب دینگریزی محسوب میشود. حضرت علی(ع) میفرمایند: «کسی را که نزدیکانش واگذارند، بیگانه او را پذیرا میگردد.» (نهجالبلاغه، حکمت14) لذا لازم است جهت بهرهگیری صحیح از استعدادهای جوانان میان فطرت و تربیت هماهنگی انجام گردد. پیامبر اکرم (ص) نیز حمایت خود از جوانان و استفاده از شایستگی و ظرفیت آنها را در موارد بسیاری نشان میدادند و مشاغل مهم اجتماعی را به آنها میسپردند.
11– عدم فضاسازی مناسب:
منظور از فضاسازی، ایجاد شرایط حسی و عاطفی در محیط است. پس باید دقت کرد که این فضاسازی به شکل مناسبی صورت گیرد که مایهی دلزدگی جوانان نسبت به دین نگردد. یکی از فضاهای فرهنگی و تربیتی بسیار کارآمد، مسجد است. پیامبر(ص) محیط مسجد را کاملاً یک محیط فرهنگی میدانستند، تا آنجا که در حضور آن حضرت و با اجازهی ایشان مسابقهی شعر و سخنرانی در مسجد برگزار میشد. پیامبر(ص) تازه مسلمانها را به صورت فردی در مسجد آموزش میداد. علاوه بر این، گفتوگوهای علمی و فرهنگی زیادی بین آن حضرت و هیأتهای اعزامی قبایل مختلف در مسجد برپا میشد.