پاورپوینت مدل های برنامه ریزی درسی (pptx) 6 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 6 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
به نام خداوند بخشنده و مهربانمدل های برنامه ریزی درسی
مفهوم برنامه درسی:
برنامه ریزان درسی با توجه به نگرشی که نسبت به ماهیت برنامه درسی و تعلیم و تربیت دارند، در مورد عناصر اصلی برنامه درسی تصمیم گیری می کنند و در هر یک از این عناصر، اصول و جهت گیری برنامه درسی را تعیین می نمایند که این فرآیند را طراحی می نامند. از نظر زایس؛ "طراحی" عبارت است از مشخص کردن مولفه های برنامه درسی یعنی نقش های برای آموزش تعریف شده است.
هرگاه روش های علمی برای تعیین و تحقق هر یک از عناصر و افراد در انجام این روشها در نظر باشد عنوان برنامه درسی دارد.
فرایند برنامه ریزی درسی به علت ارتباط داشتن با عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک فرایند چهار بعدی است که عبارت است از:۱. برنامه ریزی درسی یک فرایند یا شیوههای میان افراد است که در خصوص مشارکت با افراد مختلف در برنامه ریزی تعیین می گردد.۲. برنامه ریزی درسی، یک فرایند سیاسی است. کارگزاران حکومتی، محله،ای منطقه ای و ملی به طور منظم در تعیین خط مشی برنامههای درسی مداخله می کند.۳. برنامه ریزی درسی یک امر اجتماعی است. شخصیت های برنامه ریزان درسی، ساختار نظام های مدرسه و الگوهای مختلف روابط گروهی از عوامل مهمی هستند که برنامه ریزی درسی را تحت تاثیر قرار می دهند.۴. برنامه ریزی درسی، یک امر جمعی است و باید همکاری انجام گیرد. این واقعیت که برنامه ریزی درسی مستلزم مهارتهای مختلف، آگاهیها، علایق و تعهدات ارزشی از کار برنامه ریزی درسی را برای یک فرد به تنهایی غیر ممکن می سازد.
* برنامه ریزی درسی موثر باید با توجه به دو اصل همکاری و تشریک مساعی انجام پذیرد
مدلهای برنامهریزی درسی:رویکرد تکنیکی علمی: افرادی هستند، که اعتقاد دارند می توان هدفهای تعلیم و تربیت را تعیین و به دقت بیان نمود و سپس به شیوه خطی آنها را تحقق بخشید. بر اساس دیدگاه تکنیکی علمی به عقل گرایی و تجربه گرایی تکیه می نماید.رویکرد غیر تکنیکی: افرادی که به ذهنیت شخصی بودن ذوقی بودن و اکتشافی بودن تاکید میکنند که یادگیرنده و یادگیری از طریق رویکردهای فعالیت مدار تاکید مینماید. این رویکرد روی خودشناسی خواسته های شخصی خود ارزشیابی و تلاش هایشان در وحدت بخشی به خود تمرکز دارد. بر اساس دیدگاه تکنیکی علمی به عقل گرایی و تجربه گرایی تکیه می نماید. طرفداران رویکرد غیر تکنیکی و غیر علمی به طراحی برنامه های درسی از طرحهای کودک مدار تا حدودی مسئلهمدار حمایت می کنند.مدل بابیت(تکنیکی):او معتقد بود که با استفاده از علم می توان به مدل هایی که از طریق تجربه زندگی به دست نیامده نایل گشت به همین دلیل او استفاده از هدف ها را به گونهای که عملکرد فراگیر راه معین کند مورد ملاحظه قرار داد.چند نمونه از هدف هایی را که با بیت طراحی کرده است:۱. توانایی در سازماندهی و ارائه اندیشههای خود به دیگران۲. توانایی جمع آوری سازماندهی و تفسیر حقایق موردنیازاصول هدفنویسی از نظر بابیت:۱. هدف اصطلاحات معین و بر اساس آنچه دانش آموزان باید عمل کنند نوشته شوند.۲. در نوشتن هدف ها از زبان روزمره استفاده شود به گونه ای که به آسانی قابل فهم باشد.۳. از هدف های کلی پرهیز شود چون در عمل برای تهیه برنامه درسی غیر قابل استفاده است.* تنها هدفهایی ویژه هستند که در تهیه برنامه درسی اصول تدریس و آگاه ساختن والدین و معلمان همانند راهنمایی روشن ادامه مسیر را میسر می سازند
مدل چارترز(غیرتکنیکی):چارترز "نظریه کارکردی" را برای طراحی سیستماتیک برنامه درسی مطرح ساخت و برای موضوعات آموزشی و حرفای، ریز مواد تفصیلی ارائه نمود.چارترز خاطرنشان ساخت که اولین قدم در تهیه برنامه درسی تعریف هدف های اصلی است. و معتقد است برای تعریف هدف های برنامه درسی، باید آنها به "ایده آل ها" و "فعالیتها" با استفاده از روش های تحلیل شغل تحلیل شوند. چارترز معتقد بود که فعالیت، باید تا نقطه ای که دانش آموز بتواند بدون کمک دیگران یاد بگیرد، تجزیه شود.مدل تایلر(تکنیکی):تایلر یکی از صاحب نظران برجسته مدل های تکنیکی علمی است. او معتقد بود که برنامه ریزان درسی باید این مراحل را انجام دهند:۱. تهیه و تنظیم هدفهای آموزشی مدرسه۲. تهیه و تنظیم تجربه های آموزشی مربوط به هدف ها۳. سازماندهی تجربه ها۴. ارزشیابی هدف هاتایلر یادآوری کرد که باید برنامه ریزان درسی، هدفهای کلی را بر اساس گردآوری اطلاعات از سه منبع: ماده درسی، یادگیرنده و جامعه تعیین کنند؛ سپس هدف ها را از دو صافی فلسفه تربیتی و روانشناسی یادگیری بگذرانند. بعد از گذراندن از این دو صافی، هدف های ویژه آموزشی به دست می آیند.تایلر در مرحله بعد از سازماندهی، تجربه ها را مورد بحث قرار می دهد. او می گوید: تجربه های یادگیری باید طوری تنظیم شوند که بالاترین تأثیر را روی یادگیرنده بگذارد.تایلر ارزشیابی را در برنامه ریزی درسی خیلی مهم میشمارد. یادآوری میکند که اگر مربیان بخواهند کشف کنند که آیا به واقع تجربه های یادگیری، نتایج مورد انتظار را تحقق بخشیده اند یا نه باید از ارزشیابی استفاده کنند.
مدل تبا:هیلدا تبا معتقد بود آنانی که برنامه درسی را اجرا میکنند باید در برنامه ریزی شرکت نمایند. از رویکرد از بالا به پایین حمایت می نمود. تبا اعتقاد داشت که مدل مدیریتی، توالی و نظم درستی ندارد. بنابراین برنامه درسی باید توسط آنانی که برنامه را مورد استفاده قرار می دهند طراحی شود معلمان باید از طریق تهیه واحدهای ویژه یاددهی-یادگیری برای دانش آموزان فرایند برنامه ریزی درسی را شروع کنند.تبا هفت مرحله اصلی را در مدل خود بر شمرد که در آن معلمان اعمال زیر را انجام می دهند:۱. تشخیص نیاز: معلم با تعیین نیازهای دانش آموزان فرایند برنامه ریزی درسی را شروع میکند.۲. تعیین هدف: معلم پس از تعیین نیازها و هدف های قابل تحقق را معین می کند.۳. انتخاب محتوا: با توجه به هدف های تعیین شده، محتوای مناسب انتخاب میشود.۴. سازماندهی محتوا معلمان باید به انتخاب محتوای اکتفا کند، بلکه لازم است با توجه به رشد فراگیران، پیشرفت و علایق آنها، محتوا را سازمان دهد.۵. انتخاب تجربه های یادگیری: محتوا به دانش آموزان ارائه می شود و آنان محتوا را مرتب و سازمان میدهند.۶. سازماندهی فعالیت های یادگیری: همانطور که محتوا، توالی و سازمان پیدا می کند فعالیت های یادگیری نیز لازم است سازمان یابد.۷. ارزشیابی: برنامهریز درسی باید تعیین کند که هدف هایی تحقق پیدا کرده اند. برای این کار ارزشیابی صورت میگیرد.با اینکه مدل تبا مزایایی دارد، ولی صاحبنظران معتقدند این مدل دارای ضعفهایی است. رابرت زایس یادآور میشود که مهمترین ضعف این مدل این است که مفهوم مشارکت در دموکراسی را در یک فرآیند فنی پیچیده و تخصصی به کار میبرد.
مدل سیلور و الکساندر(تکنیکی)::سیلور و الکساندر یک رویکرد سیستماتیک چهار مرحله ای برای برنامهریزی درسی ارائه کردند۱. هدف های کلی هدف های جزئی و حیطه ها:برنامه ریزان درسی با تحلیل هدفهای کلی و جزئی برنامهریزی را شروع می کنند. هدف ها در حیطه های برنامه درسی سازمان می یابند. به همین دلیل چهار حیطه باید در سازماندهی هدف ها، مورد توجه باشد: رشد شخصی، روابط انسانی، مهارتهای یادگیری و تخصصی کردن.۲. طراحی برنامه درسی:پس از مرحلهی اول، برنامهریزان درسی در خصوص محتوا، سازماندهی آن و فرصتهای یادگیری مناسب، تصمیمگیری میکنند.۳. اجرای برنامه درسی:پس از تصمیم گیری در طراحی برنامه درسی، معلمان طرحهای آموزشی را تهیه و به اجرا در می آورند.۴. ارزشیابی برنامه درسی: در این مرحله، برنامه ریزان و معلمان از فنون ارزشیابی که بتواند تصویر درستی از ارزش و موفقیت برنامه درسی ارائه دهد استفاده می کنند.