پاورپوینت عصر طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی (pptx) 37 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 37 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
عصر طلایی فرهنگ و تمدن ایرانی- اسلامی
ضعف خلافت عباسی پس از یک قرن فرمانروایی
طاهریان
صفاریان
علویان
سامانیان
آل بویه
نمودار زمان حکومت سلسله های ایرانی در فاصلۀ قرن 3 تا 5 هجری
این سلسله ها به جز علویان طبرستان، ریشه و تبار ایرانی داشتند.
چگونگی به قدرت رسیدن این سلسله ها و روابط آنها با خلافت عباسیان متفاوت بود.
مؤسس: طاهر ذوالیمینین
به فرمان مأمون خلیفه عباسی به حکومت خراسان منصوب شد.
دارای روابطی دوستانه با عباسیان و اظهار وفاداری و فرمانبری نسبت به خلفا
در ادارۀ امور قلمرو خود مستقل بودند و اجازه نمی دادند نمایندگان خلیفه در امور داخلی آنان دخالت کنند.
طاهر بن حسین خزاعی مشهور به طاهر ذوالیمینین، بنیانگذار سلسله طاهری و از سرداران جنگاور عباسی است.
مامون عباسی، تاج و تخت خود را شدیداً مدیون طاهر بود. در زمانی که مامون در برابر سپاه گسترده برادر عیاش و خوشگذرانش «امین»، دست و پا بسته و مقهور بود، طاهر توانست سد رقیب را بشکند و سر برادر را برای برادر ارسال کند. درباره منشا لقب ذوالیمینین، مورخان روایات مختلف آوردهاند. از جمله میتوان به سه روایت زیر توجه کرد.
1. برخی گفتهاند طاهر بن حسن را به این دلیل ذوالیمینین خواندند که گاه به هر دو دست شمشیر میزد؛ چنانچه دست چپش در شمشیر زنی از دست راستش کمتر نبود. به نقلی، وی در جنگ با «علی بن عیسی» (سردار امین عباسی) و به روایتی در کشتن یکی از نامآوران لشگر او، با هر دو دست شمشیر میزد و به این سبب او را ذوالیمینین خواندند.
2. قول دیگر آن است که چون مأمون او را به فتح بغداد یا به اخذ بیعت جهت خلافت خویش نامزد کرد، او را گفت که دست راست تو دست راست من است و دست چپ تو دست راست تو است. تو خود با دست چپ با من بیعت کن و دیگران، با دست راست تو با تو بیعت کنند تا با من بیعت کرده باشند.
3. همچنین گفتهاند طاهر پس از فتح بغداد، آن هنگام که خواست با «امام رضا» -علیهالسلام- به عنوان ولیعهد بیعت کند، با دست چپ بیعت کرد و گفت دست راست من در خراسان در گرو بیعت مأمون است. چون این قضیه را حضرت رضا -علیهالسلام- برای مامون نقل فرمود، مأمون گفت که من دست چپ طاهر را نیز راست (یمین) مینامم تا نقصی در بیعت با علی بن موسی الرضا -علیهالسلام- نباشد. از این رو او را ذوالیمینین خواندند.
مؤسس: امیر اسماعیل سامانی
با تأیید خلیفۀ عباسی به حکومت رسید.
دارای روابطی دوستانه با عباسیان و اظهار وفاداری و فرمانبری نسبت به خلفا
در ادارۀ امور قلمرو خود مستقل بودند و اجازه نمی دادند نمایندگان خلیفه در امور داخلی آنان دخالت کنند.
اسماعیل از سوی برادر بزرگترش نصر که نماینده و زمامدار خلیفه بغداد در خراسان به پایتختی سمرقند بود، به زمامداری بخارا گماشته شد. به دلیل کردار نیکویش به زودی مردم زیادی را به خود جلب کرد. هنگامی که بر سر بخشش نمودن مالیات، نصر با وی دچار اختلاف شد، در برابرش برخاست و پیروز گشت. با وجود کامیابی رفتار بزرگوارانهای با او داشت و حتی پس از نبرد با پیاده شدن از اسب بر پای برادر بوسه زد و برادر کوچکترش اسحاق را به دلیل پیاده نشدن از اسب در مقابل نصر سرزنش نمود. اسماعیل زمامداری سمرقند را دوباره به نصر سپرد.
اسماعیل با همگان رفتاری بس نیکو داشت. در گاه زمستان سوار بر اسب به میان مردم میرفت تا اگر کسی گلایهای دارد به وی بگوید.روزی در مرو شتری را در کشتزاری دید که آسیبی به آن زده بود. دستور داد تا دارندۀ شتر را بیابند و خسارت کشتزار را از وی ستانده و به کشاورز بدهند. چون آگاهی پیدا شد که شتر از آن خود شاه است، مبلغی بیشتر از خسارت به کشاورز داد.