پاورپوینت خلاصه کتاب مدیریت بر قلبها (pptx) 46 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 46 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
خلاصه
كتاب مديريت
بر قلبها
مقدمه
يك مدير بايد همواره اين خود آگاهي را داشته باشد كه هر تصميمي كه مي گيرد ، زندگي بسياري را متاثر مي سازد. سنگيني اين بار مسئوليت ، شرري بر جان مديران مي نشاند كه در هر كجا كه هستند ، اتاق كار يا در خلوت خانه ، همواره تلاش نمايند كه خود را توسعه دهند.
كتاب مديريت بر قلب ها كتابي است كه نويسنده در آن از چگونگي انتخاب ارزشها ، روشهاي بهبود سازماني ، شجاعت مواجه با تغيير و راههاي توسعه توانمنديهاي فردي با خوانندگان سخن مي گويد.
كليد پرورش انسان ها در واداشتن آن ها به كارهاي درست است.
يك رهبر كارامد از دو راه پيشگام كمك به مردم در روند دشتيابي به نتيجه هاي خوب مي شود :
هدفها را به درستي به انان مي شناساند و
در راه رسيدن به هدف هر چه از دستش برآيد از پشتيباني ، تشويق و راهنمايي كوتاهي نمي كند.نقش رهبران برجسته تر از ان است كه تصور مي كنند. ايشان مي توانند به انسان ها كمك كنند تا در بازي برنده شوند.
در ستايش انسان ها آنقدر منتظر نمانيد تا كار را صد در صد درست انجام دهند.
بسياري از رهبران خوش خيال در ستايش كاركنان آنقدر درنگ مي كنند تا كار به درستي پايان يابد- طرحي پياده شود يا هدف در دسترس قرار گيرد.مشكل در اينجاست كه شايد هرگز به چنين نقطه اي نرسند. نبايد از رشته اي رفتارهاي تقريبا درست نتيجه صد در صد درست انتظار داشته باشند. بهتر اين است كه پيشرفت را ستايش كنيم ، اين كار خود انگيزه آفرين است.
بازخورد ، ناشتايي نيرو بخش قهرمانان است
فعاليت هايي براي انسان انگيزه آفرين است كه بازخوردي از نتيجه هاي دلخواه به وي برساند. بازخورد و آگاهي از چگونگي پيشرفت كار ، براي انسان با اهميت است. بنابراين ، يك نظام كارآمد بازبيني عملكردها بايد پيوسته بازخورد مناسب به دست افراد بدهد.
تا خود نخواهيد ، هيچكس نمي تواند احساس فرو دستي در شما بيافريند
اين را برگزيده ام كه درباره خود احساس خوبي داشته باشم. بدين گونه بيشتر آماده يادگيري هستم. اگر مردم از كارم انتقاد كنند يا بازخوردي منفي دريافت كنم ، آن را به بد بودن خود تفسير نمي كنم. با ايمان به ارزشمندي خودم ، به آنان گوش فرا مي دهم و ديدگاه ها و بازخورد رسيده از ايشان را با حالتي غير تدافعي مي شنوم – باشد كه در آن چيزي براي آموختن بيابم.
نورمن وينسنت پيل به من آموخته است كه همواره مي توان درباره خود دو احساس را برگزيد : خوشبختي و شور بختي.چرا كسي دومي را برگزيند؟
كار هاي بي ارزش را خوب انجام دادن چه سود !
ويليام آنكن جونير پيوسته اين موضوع را تكرار مي كند كه ساليان درازي را كارشناسان زمان سنجي صرف نموده اند تا به كارگران كارايي در همه زمينه ها را بياموزند.
امروزه اغلب به كساني بر مي خوريم كه به كاري به ظاهر بسيار فوري سرگرمند- ولي آن كار به درستي فوري نيست. هر روز را با اين پرسش ارزيابي كنيد " آيا امروز آن چيزي را كه به درستي مهم است ، انجام داده ام ؟ "
نه پيروزي پايدار است و نه شكست مرگ آور
اين تكيه كلام دلخواه دان شولا در دوره اي بود كه سر مربي تيم ميامي دولفينز را به عهده داشت. دان قانوني داشت كه " بيست و چهار ساعت " نام گرفته بود. وي به خود ، مربيان و بازيكنان اجازه مي داد كه تنها تا بيست و چهار ساعت پيروزي خود را جشن بگيرند يا بر باخت تيم شيون كنند.
در پايان بيست و چهار ساعت ، همگي موضوع گذشته را كنار نهاده و تمام نيروي خود را بر حريف و رويارويي آينده متمركز مي كردند. اين يك اصل است كه ارزش توجه كردن دارد.با برنده شدن باد نخوت به سر ميفكنيد و در پي باخت به درياي غم فرو مرويد.